اندیشـکده موعـود

اندیشـکده موعـود
تحلیل و بررسی سینمای غرب
قالب وبلاگ

با نگاهی به همین لیست ها و فهرست آثاری که سعی کردند نامزدهای خود را در رشته های مختلف سینمایی معرفی نمایند، متوجه می شویم که 9 فیلم هم انتخاب های بعدی هستند که لیست های مربوطه را در حد یکی دو نامزد یا جایزه اشغال کردند: 

 "دختر دانمارکی"(تام هوپر)،"بروکلین"(جان کرولی)، "جوی" (دیوید او راسل)، "کرید" (رایان گوگلز)، "اکس ماشینا" (الکس گارلند) ، "استیو جابز" (دنی بویل) ، "جوانی" (پل سورنتینو) ، "هشت نفرت انگیز" (کوینتین تارانتینو) و "جنگ های ستاره ای : نیرو بیدار شده" (جی جی آبراهامز) .

علاوه بر اینها فیلم سطحی،کشدار و آبکی "اسپکتر"(سام مندس) به عنوان آخرین جیمزباند دراکثر فهرست های فوق تنها نامزدی بهترین ترانه فیلم را از آن خود کرد و انیمیشن "درون بیرون"(پیتر داکتر) و فیلم "پسر شائول" (لازلو نمس) به ترتیب در مقام بهترین انیمیشن بلند سال و بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان در این لیست ها نشستند. مکانی که به نوشته منتقد و کارشناس نشریه گاردین در غیاب اغلب آثار قوی همچون "قاتل" (هسیو هسین هو) و "محمد رسول الله" (صلی الله علیه و آله) ساخته مجید مجیدی، پیشاپیش تقدیم فیلم هلوکاستی "پسر شائول" شد!

در میان برخی لیست های یاد شده، فیلم هایی هم مثل "مستقیم به سوی کامپتون" (اف گری گری)، "سیکاریو" (دنیس ویلینیو)،"بانویی در ون"(نیکلاس هیتنر)،"هیولاهای بدون ملیت"(کری جوجی فوکوناگا)، "ترومبو"(جی روش)، "جاسوس" (پال فیگ) ،"مرد مورچه ای" (پیتون رید) و "توده سیاه" (اسکات کوپر) و ... هم دیده شدند که بعضا فقط در یک بخش، نامزد دریافت جایزه شده و در لیست نهایی یا بدان دست نیافتند!

پس مشاهده می نمایید که از میان حدود 700-800 فیلم تولیدی سینمای آمریکا و هزاران فیلم تولیدی کشورهای دیگر در سال 2015، تنها حدود 17 فیلم را قریب به اتفاق دهها انجمن و نشریه و مراسم و اتحادیه (که تحت عنوان "راهی به اسکار" یا "پیش اسکار" و یا "پیرامون اسکار" خوانده می شوند) به عنوان فیلم های برتر در رشته های مختلف سینمایی، برگزیدند!

درست مانند سالهای قبل! گویی یک بخشنامه نانوشته وجود دارد که همه این نهادها و رسانه ها و موسسات هنری و سینمایی از یک رویکرد تبعیت نمایند!! رویکردی که همانند سیستم شوروی سابق،"برادر بزرگ"یا Big Brother""  خوانده شده و تمامی حلقات پیرامون این "برادر بزرگ"، تحت حاکمیت وی، همان می گفتند و می نوشتند و تصمیم می گرفتند که او می خواست.

اینکه چرا فیلم های قابل بحثی مانند "لابستر"(یورگوس لانتیموس)، "مرد غیر منطقی" (وودی آلن)، "قدم زدن" (رابرت زمه کیس)، "افسانه" (برایان هلگلند)، "ابرهای سیلز ماریا"(الیور آسایاس) ، "بازی های گرسنگی: مرغ مقلد-قسمت دوم" (فرانسیس لارنس) ، "شوالیه جام ها" (ترنس مالیک) ، "برنامه" (استیون فریرز)، "در قلب دریا" (ران هاوارد) ، "ملاقات" (ام نایت شیامالان) ، "قربانی شطرنج" (ادوارد زوییک) ، "پن" (جو رایت) ، "مردی از آنکل" (گای ریچی)، "مادر من" (نانی مورتی)، "آقای هولمز" (بیل کوندون)، "آلوها" (کامرون کرو)، "دور از اجتماع خشمگین" (توماس وینتربرگ)، "سرزمین عجیب" (کیم فرانت)، "سیندرلا" (کنت برانا)، "بوکسور چپ دست" (آنتون فوکوا) و ... در هیچ یک از لیست ها و فهرست های برگزیدگان و نامزدهای مراسم و نشریات و انجمن ها و اتحادیه های مختلف وجود نداشتند، پرسش بی پاسخی است که در تمامی طول 87 دوره پیشین مراسم اسکار و حلقات پیرامونی آن نیز وجود داشته است. اینکه چرا بسیاری از برترین فیلم های تاریخ سینما و جمع کثیری از معتبرترین اساتید این تاریخ، پایشان هرگز به چنین مراسم و لیست هایی نرسید؟!  این درحالی است که بنا به تصریح منتقدان و کارشناسان متعدد، بسیاری از فیلم های فوق، از آن 16-17 فیلمی که در تمامی لیست ها حضور دارند، ساختار و فرم بهتری داشتند.

اما در این جا دو سوال پیش می آید:

اولا؛ آن 16-17 فیلم پر کاندیدا، چه ویژگی ها و خصوصیات تماتیک و درون مایه ای داشتند که مورد توجه تمام لیست ها و فهرست ها قرار گرفتند؟

ثانیا چه موضوع یا مسئله ای موجب گردید که چنین فیلم هایی با تم های احیانا مشترک و ویژه ساخته یا برای خیل لیست های نشریات و مراسم و جشن های یاد  شده، برگزیده شوند؟

 

یک تم خاص متناسب با موقعیت جهانی

 

نگاهی به دوره های پیشین مراسم اهدای جوایز آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا معروف به اسکار و مراسم و جشن ها و انتخاب های پیرامونی آن (که در ابتدای همین مطلب توضیح داده شد) نشان می دهد نامزدها و آثاری که در مراسم مختلف مطرح شده، به خصوص برگزیدگان، به طور اتفاقی و تصادفی و باری به هر جهت و مثلا تنها به دلیل نوع ساخت و یا قوت فرم آن، مورد توجه قرار نگرفته اند که در طول تاریخ این مراسم و جوایز، تنها موضوعی که هیچگاه مد نظر نبوده، همانا هنر و فرم سینمایی بوده است و البته این حقیقت را خود مبدعان چنین مراسمی پیش از نخستین دوره آن در مجلس شامی که در خانه "لویی بی مه یر" (از پایه گذاران کمپانی مترو گلدوین مه یر و همچنین از بنیانگذاران هالیوود) در سال 1927 برگزار شد، متذکر شدند و طی بیانیه آن را ثبت نمودند.

آنها در بیانیه فوق اساس برگزاری مراسم اسکار را تقویت صنعت فیلم آمریکا دانسته و تاکید داشتند که در مراسم فوق، فیلم هایی مورد تقدیر و شایسته دریافت اسکار تلقی می گردند که بتوانند فرهنگ و ایدئولوژی آمریکایی را ترویج نمایند. این اساسی ترین محور و معیار اهدای جوایز اسکار بوده و هست و در طول 87 دوره گذشته نیز همواره  رعایت شده است. معیار و قاعده ای که نه تنها اتحادیه های حرفه های مختلف سینمایی در آمریکا مانند تهیه کنندگان و کارگردانان و نویسندگان فیلمنامه و بازیگران و ... رعایت نموده اند (و جز این هم از آنان انتظار نمی رفت، چراکه تقریبا اغلب اعضای این اتحادیه و کانون ها و انجمن ها، عضو آکادمی علوم و هنرهای سینمایی آمریکا نیز بوده و هستند)، بلکه تمامی انجمن های نقد فیلم در سراسر ایالات متحده و حتی در کشورهای اروپایی نیز بدان گردن نهاده اند! (انجمن ها و حلقاتی که ظاهرا بایستی مستقل بوده و رای جدای از آکادمی اسکار داشته باشند)!!

نگاهی به دوره های پیشین مراسم اهدای جوایز آکادمی اسکار نشان می دهد که هرسال چشم انداز و دکترین و خط مشی خاصی در انتخاب نامزدها و برگزیدگان در مراسم اسکار و البته حلقات پیرامونی آن ترسیم شده که ارتباط مستقیمی با موقعیت سیاسی نظام سلطه جهانی به ویژه ایالات متحده در داخل و خارج داشته و دقیقا امنیت ملی این نظام را در نظر گرفته است. آنچه که متاسفانه اساسا از فستیوال ها ی سینمایی و جشنواره های ما دور بوده و هست!!

البته چنین تناسب و توجهی در ایالات متحده اصلا موضوع غریبی نیست، چراکه سردمداران هالیوود و صاحبان   کمپانی هایی که گرداننده اسکار و مراسمی مانند آن نیز هستند، در واقع همان سرمایه داران و صاحبان بانک ها و تراست ها و کارتل های بزرگ اقتصادی به شمار آمده که محور اقتصاد آمریکا را می چرخانند و همان مالکان و شرکای زرادخانه ها و کارخانه های اسلحه سازی محسوب شده که از منافع آمریکا در سراسر جهان دفاع می کند و همان کسانی هستند که در تینک تنک ها و مراکز استراتژیک ایالات متحده برای دولت، تعیین خط مشی و راه و روش     می کنند.

فی المثل سال گذشته ودر مراسم اسکار 2015 تقریبا فیلم هایی جوایز مختلف را از آن خود کردند که تم "سبک زندگی آمریکایی" و برتری آن در جهات مختلف را در داستان و ساختار خود ارائه می نمودند. فیلم هایی مانند "پسرانگی"، "مرد پرنده"، "ویپلش"، "بازی تقلید"، "تک تیرانداز آمریکایی"، "تئوری همه چیز"، "هتل بزرگ بوداپست" و ...

در مراسم سال 2014، تم "قهرمان ایدئولوژیک آمریکایی" اساس معیار گزینش ها بود واین قهرمان ایدئولوژیک در همه فیلم های منتخب با اشکال و تنوعات مختلف به چشم می خورد، از یک وسترنر ایدزی گرفته (در فیلم "کلوپ خریداران دالاس") تا یک زن فضانورد (در فیلم "جاذبه") تا یک زوج کلاهبردار (در "حقه بازهای آمریکایی") تا یک کاپیتان شجاع (در"کاپیتان فیلیپس") تا یک جوان زرنگ و هفت خط وال استریتی (در "گرگ وال استریت") تا یک پیرمرد به آخر خط رسیده (در نبراسکا") تا یک زن کاتولیک مرتد شده (در "فیلومینا") و تا یک برنامه هوشمند کامپیوتری (در "او") و تا ....

در هشتاد و پنجمین مراسم اهدای جوایز آکادمی که پس از شرایط بحرانی آمریکا در تقابل و چالشی یکی دو ساله  با جنبش 99 درصدی وال استریت برگزار می شد، محور مراسم برروی فیلم هایی تمرکز داشت که در مقابله با تفکر 99 درصدی و در دفاع از سرمایه داری و تحقیر حرکت های ضد سرمایه داری جهت گیری داشتند و این گونه آثار در لیست برگزیدگان و نامزدهای همه دوایر پیرامون اسکار قرار گرفتند. غلظت دفاع و تبلیغ سرمایه داری تا آن حد در این فیلم ها زیاد  شد که حتی رمان "بینوایان" را برخلاف نیت نویسنده و محتوایش به فیلمی در تجلیل از ترحم سرمایه داری بدل کردند!

سال قبل از آن و در اسکار هشتاد و چهارم نیز "میراث پدران" محور قرار داشت و به خصوص در هر 9 فیلم نامزد دریافت اسکار بهترین فیلم، به وضوح رویت می شد.

البته این محور قرار داشتن یک سوژه یا موضوع، علاوه بر محورهای همیشگی ایدئولوژی آمریکایی بوده و هست، مانند تفکرات شرک آمیز و عناصر نژادپرستی و سرمایه سالاری و امپریالیسم و اندیشه های سکولاریستی و اومانیستی و لیبرالیستی که فقرات ایدئولوژی غرب صلیبی/صهیونی را از دیرباز تشکیل داده و همواره و از آغاز در فیلم های هالیوودی و اسکاری وجود داشته و هر فیلمی ولو ذره ای از این خطوط قرمز عبور کرده یا به آنها بی توجهی نشان داده، نه تنها تولید و نمایشش با اشکال مواجه شده که در صورت تولید مستقل، در هیچ یک از حلقات جایزه و تقدیر و تجلیل رسمی قرار نگرفته که در این باب مثال بسیار است و نگارنده در مقالات متعددی طی سالهای قبل، مصادیق مختلفی ذکر کرده و در ادامه این مطلب هم نمونه های سال جاری این دسته از مصداق ها را ذکر خواهم کرد.

 

تم مشترک برگزیدگان اسکار 2016

 

اما امسال در غالب فیلم های برگزیده شده، تم "شبه قهرمان منزوی تک افتاده" رویت می شود. شبه قهرمانی که بالاخره حقانیت خود را به همراهان سابقش اثبات کرده و آنان را به یاری می کشاند. این تم خصوصا در چند فیلم محوری سال جاری، بسیار برجسته است.

 плакат фильма характер-постер Выживший

از گور برخاسته

Revenant

 

در فیلم "از گور برخاسته" به کارگردانی آلخاندرو گونزالس ایناریتو و با تهیه کنندگی آرنون میلچان (زوجی که اسکار سال قبل را نیز برای فیلم "مرد پرنده" از آن خود کردند)، فردی به نام  هیو گلاس (با ایفای نقش لئوناردو دی کاپریو) به عنوان راهنمای عده ای سواره نظام ایالات متحده که در سرزمین های یخ زده شمالی به تجارت پوست بوفالو مشغول هستند، در مواجهه با بومیان، به شدت زخمی شده و تقریبا در گوری دفن می شود. اما وی خود را نجات داده و برای انتقام از فردی به نام فیتز جرالد (با بازی تام هاردی) که برخلاف دستور فرمانده، او را در میان گور رها ساخته بود، مسیر بسیار دشوار و شرایط سخت و طاقت فرسایی را پشت سر گذاشته تا اینکه همان فرمانده سواره نظام نیز همراهش شده و برای انتقام از فیتز جرالد اقدام نمایند.

فیلم "از گور برخاسته" اگرچه بسیار خسته کننده و طولانی و کسالت بار بوده و فراز و نشیب چندانی خصوصا پس از صحنه جذاب و پرتنش جنگ خرس گریزلی با هیو گلاس ندارد اما در کمال تعجب از شانس های اول اسکار امسال به شمار رفته،  خصوصا که جوایز اصلی گلدن گلوب را دریافت نمود و بیشترین تعداد نامزدی را هم برای مراسم اسکار در اختیار دارد.

 

 плакат фильма постер Марсианин

مریخی

Martian

 

فیلم "مریخی" ساخته ریدلی اسکات نیز تقریبا همان تم فیلم "از گور برخاسته" را داراست. این بار یکی از اعضای گروه فضانوردان پژوهشگر سیاره مریخ، در اثر طوفان، برروی این سیاره جاگذاشته می شود و وی با برنامه ریزی سیستماتیک و حفظ و گسترش مواد غذایی و عناصر زیستی و حتی کشت و کار برروی زمین لم یزرع مریخ و فراهم آوردن آب و اکسیژن، می تواند تا حدود 600 روز مریخی را برروی کره یاد شده زنده مانده و از همین روی همراهان نیمه راه و همه مسئولان و عوامل مربوط روی کره زمین (حتی چینی ها) را به کمک و یاری کشانده تا بالاخره با هوشمندی و درایت، هم خود را نجات داده و هم از ظرفیت های زیستی تازه برروی مریخ پرده بر دارد.

فیلم "مریخی"نیز از زمان بسیار طولانی و ملال آوری برخوردار بوده و مدت زیادی بدون عمل و عکس العمل خاصی ادامه می یابد. فضای شعاری و غلو آمیز قصه، یادآور فیلم های تبلیغاتی شوروی سابق و سیستم کمونیستی است. "مریخی" نیز هم در مراسم گلدن گلوب، جوایز بهترین فیلم کمدی یا موزیکال و همچنین بهترین بازیگر مرد این دسته از فیلم ها را دریافت نمود. (معلوم نیست کجای فیلم "مریخی" ، کمدی یا موزیکال است؟!) و از طرف دیگر پس از فیلم های "از گور برخاسته" و "مد مکس : جاده خشم" بیشترین نامزدی را در میان کاندیداهای اسکار امسال از آن خود کرده است.

плакат фильма постер Шпионский мост

پل جاسوسان

Bridge of Spies

 

فیلم "پل جاسوسان" ساخته استیون اسپیلبرگ اگرچه موضوعش به دوران جنگ سرد در اواخر دهه 50 مرتبط است اما باز هم ما شاهد یک "قهرمان منزوی تک افتاده" هستیم. جیمز بی داناوان (بابازی تام هنکس)، وکیل ساده دعاوی، مامور می شود تا از یک جاسوس روس به نام رودولف ابل (مارک رایلنس) دفاع کند. جاسوسی که حاضر به همکاری با آمریکا نیست. جدیت و بی طرفی و انصاف داناوان در دفاع از ابل باعث می شود تا در میان همکاران و جامعه منزوی شده و مورد خشم قرار بگیرد. اما همین هوشمندی وی در دفاع از رودولف ابل و نجات وی از اعدام باعث می شود تا در موقعیتی خطیر بتوانند با مذاکره، جاسوس روس را نه فقط با یک خلبان آمریکایی بلکه همراه با یک دانشجوی آمریکایی در برلین شرقی، مبادله نمایند. جایی که داناوان، همکاران سابق و همراهان مردد را نیز با خود همراه ساخته تا شهروندان ایالات متحده را از زندان های کمونیسم رهایی بخشند.

فیلم اسپیلبرگ نیز برخلاف بسیاری از آثار قبلی اش، سرشار از شعر و شعار و صحنه های غلوآمیز است که بیشتر همان ساختار فیلم های دوران کمونیسم و به اصطلاح رئالیسم سوسیالیستی را تداعی می نماید. از صحنه های شکنجه خلبان آمریکایی در شوروی گرفته (که با برش به صحنه های آمیخته به احترام زندان ابل در آمریکا، به ساده لوحانه ترین وجه، سیاه و سفید و بد و خوب را نمایش می دهد) تا هنگام ورود داناوان به برلین شرقی که در اولین نما  با سگی ولگرد مواجه می شویم که در میان زباله ها می پلکد و در نمای بعد برخورد گروهی از جوانان ولگرد را مشاهده کرده که پول و پالتوی داناوان را می دزدند تا برخورد رییس سرویس اطلاعاتی آلمان شرقی با داناوان و آن زن و مرد و دختری که خود را خانواده ابل جا می زنند و بالاخره صحنه ای که جوانان آلمانی به خاطر عبور از دیوار برلین و برای رسیدن به غرب رویایی، هدف رگبار مسلسل های سربازان جمهوری دمکراتیک آلمان قرار می گیرند و همین صحنه در سکانس انتهایی فیلم که داناوان سوار بر قطاری از فراز شهر خود می گذرد و جوانانی را می بیند که سرخوشانه از روی فنس ها می پرند، مجددا به خاطر او می آید.

 плакат фильма постер Безумный Макс: Дорога ярости

مکس دیوانه : جاده خشم

Mad Max: Fury Road

 

یکی دیگر از فیلم های اسکاری، "مکس دیوانه: جاده خشم" (دنباله ای بر 3 قسمت قبلی) ساخته جرج میلر است که یک ماجرای آخرالزمانی در دوران بحران آب را به تصویر می کشد. دورانی که منجی آن یک بازمانده از جنگ آخرالزمان به نام مکس راکاتنسکی (تام هاردی) در جستجوی همسر و دختر گمشده خود، به تنهایی با سمبل شرارت زمان به نام "جوی جاودان" و گروهش به خصوص گروه جنگجویان مواجه می گردد و در این مسیر یک مامور سابق به نام فیوریوسا (با بازی شارلیز ترون) که عروسان جوی را از سرزمینی بی آب و علف به سوی سرزمین سبز می برد، به کمکش می آید. او به تنهایی فیوریوسا و قبیله اش را از رفتن به سرزمین سبز منصرف کرده و به سوی منابع انرژی و مخازن آب جوی برگردانده و در یک نبرد سخت آخرالزمانی به آن  دست پیدا می کنند.

فیلم "مکس دیوانه : جاده خشم" علیرغم ظاهر اکشن که بسیاری از فیلم های پساآخرالزمانی مشابه مانند "کتاب الی" (برادران هیوز) را به خاطر می آورد، اما برخلاف معمول و در کمال شگفتی مورد توجه حلقات اسکار قرار گرفت و در حالی که برخی انجمن های نقد فیلم، آن را به عنوان بهترین فیلم سال برگزیدند،  نامزد دریافت 10 جایزه اسکار نیز شد. درحالی که دیگر فیلم های اکشن سال جاری همچون "ماموریت غیر ممکن 5"، "تند و سرسام آور 7" ، "دایورجنت 2"،  "بازی های گرسنگی:زاغ مقلد" (قسمت دوم) و ...که بعضا قابلیت های سینمایی بسیار بالاتر از فیلم "مکس دیوانه: جاده خشم" هم داشتند، در هیچ یک از لیست نامزدها و برگزیدگان امسال، محلی از اعراب نیافتند.

به نظر می آید آنچه فیلم "مکس دیوانه: جاده خشم" را برخلاف روال معمول، در میان برگزیدگان فهرست اغلب مراسم و برنامه های اهدای جوایز امسال گنجانده است، همان برخورداری از درون مایه و تم مخصوصی است که در اکثریت فیلم های انتخاب شده سال 2015، وجود دارد.

 

ادامه دارد...


[ چهار شنبه 4 فروردين 1395 ] [ 12:12 ] [ امیر حسین دستان ] [ ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

به این وبلاگ خوش آمدید.
نويسندگان
آرشيو مطالب
آبان 1394
مرداد 1394 خرداد 1394 ارديبهشت 1394 اسفند 1393 آذر 1393 مهر 1393 شهريور 1393 بهمن 1392 شهريور 1392 تير 1392 خرداد 1392 ارديبهشت 1392 فروردين 1392 اسفند 1391 بهمن 1391 دی 1391 آذر 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 تير 1391 خرداد 1391 ارديبهشت 1391 فروردين 1391 اسفند 1390 بهمن 1390 دی 1390 تير 1390 خرداد 1390 آذر 1389
امکانات وب

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 542
بازدید کل : 62225
تعداد مطالب : 116
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1

<

لوگوی وبلاگ

اندیشکده موعود

social code
ایران رمان